دانلود اهنگ hey mickey ریمیکس تیک تاک

Hey, Mickey!
Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine, you blow my mind!
Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you, uh, uh!
Oh, oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
Met this boy named Mickey
He had on some yellow Dickies
I knew he was a hubby
‘Cause his neck had hella hickies
I said “It’s nice to meet you!”
Shook his hand and it was sticky
I looked into his eyes and then
That’s when it hit me I said
“Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
I just might let you come into my life and waste my time
I don’t see no other man
Boy, you done turned me blind
You make me deaf ’cause I believe you even when you lyin'”
(Never met a niggа like this
Make a b- wanna cash in all her chips
Tell my friends “I’ll see ya later, girl, I gotta dip!”
‘Cause I gotta meeting with a man named Tate)
But I call him Richard
He’s richer than Bill Gates
Gets me wetter than Superior Lake
Takes me on hundred-thousand-dollar dates
And I don’t even have to give him cake
He just call me Baby he don’t call me Tate
He whip up that white girl he beatin’ okay
I just might marry that nig- today
But then I found out that Mickey was gay, oh!
Oh, Mickey you’re so fine!
Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
Oh, oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
Oh, Mickey you’re so fine!
You’re so fine you blow my mind!
Hey, Mickey!
Hey, Mickey!
Hey, Mickey!
Hey, Mickey!
Hey, Mickey!

 

هی، میکی!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی، تو ذهن من را به باد دادی!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوبی، اوه، اوه!
اوه، اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
با این پسر به نام میکی آشنا شدم
او چند دیکی زرد داشت
میدونستم شوهره
چون گردنش هولیک داشت
گفتم: از آشنایی با شما خوشحالم!
دستش را تکان داد و چسبناک بود
به چشمانش نگاه کردم و بعد
همون موقع بود که بهم زد گفتم
“اوه، میکی، تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
فقط ممکنه اجازه بدم وارد زندگی من بشی و وقتمو تلف کنی
من مرد دیگری نمی بینم
پسر، تو منو کور کردی
تو مرا ناشنوا می‌کنی، چون حتی وقتی دروغ می‌گویی باورت می‌کنم.»
(هیچ وقت چنین سیاهپوستی را ندیده بودم
پولی بسازید که تمام تراشه هایش را بخواهید
به دوستانم بگو: “بعداً می بینمت، دختر، باید غوطه ور شوم!”
چون باید با مردی به نام تیت ملاقات کنم)
اما من او را ریچارد صدا می کنم
او از بیل گیتس ثروتمندتر است
من را از دریاچه سوپریور خیس می کند
مرا به خرمای صد هزار دلاری می برد
و من حتی مجبور نیستم به او کیک بدهم
او فقط من را بیبی صدا می کند و من را تیت صدا نمی کند
او دختر سفیدی را که کتک می زد شلاق زد
من فقط ممکن است امروز با آن دختر ازدواج کنم
اما بعد فهمیدم که میکی همجنسگرا بود، اوه!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
اوه، اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
اوه، میکی تو خیلی خوبی!
تو خیلی خوب هستی که ذهنم را به هم زدی!
هی، میکی!
هی، میکی!
هی، میکی!
هی، میکی!
هی، میکی!