دانلود آهنگ امین فالجی حسرت | کامل و اصلی + متن MP3

دانلود آهنگ کردی امین فالجی به نام «حسرت»

هم اینک شما کاربران و همراهان گرامی را به دانلود آهنگ فوق العاده زیبا و دلنشین حسرت با صدای امین فالجی به همراه تکست (متن ترانه) و کیفیت های ۳۲۰ و ۱۲۸ در موزیکدل♥ دعوت میکنیم.

Download New Music, (Ahang) BY : Amin Faleji Hasrat/ And lyrics

نام خواننده:	امین فالجی
نام آهنگ:	حسرت

متن آهنگ حسرت امین فالجی

پیک و برام پر کن امشب درد دل دارم سنگین بریز برام آخه فازشو دوس دارم تو رفتی و بعد تو سمت هر چیزی رفتم هر خلافی و بگی با دستای خودم کردم الکل و سر میکشم اونقدی که حالم بده ویساتو که گوش میدم حال خرابی بم میده زمونه عوض کرد همه چی و حتی تو رو هنوزم عاشقتم توله سگ تو دل برو تو منو بد کشتی دس خوش داری به علی شدم یه آواره یه آدم مخ ردی نشدی سهم دلم اون خنده هات مال کی شد سر تو بی شرف نوشته هام لاتی شد نمیدونم که آخه چه چیزی تو چشماته که هر کی می بینتش یهو میشه دلداده همه رو بازی بده تا میتونی تیغ بزن فراموشی گرفتم بازم ازت می نویسم قیمتت چنده بگو هرزه خیابونی من اینجا گوشه خونه ام بند دلم پاره شده اما تو غرق هوس بند لباست باز شده اگه عاشقت نبودم روزگارم این نبود هر روز و مست نبودم بزنم به این و اون تاوان شو من دادم خوشیاش مال اوناس صدای عربده هات توی کل محل پیچید همه دیگه فهمیدن آرتین به عشقش نرسید ده تایی ریختن روم عشقت مفت بری خورد عشق تو زدن با تیزی سر تو بستری شد زخمام که خوب بشن باهمه تون حساب دارم آهومو دزدیدین من سر اون عقل ندارم خودزنی دیگه شده رفیق این روزای من انقدی دوست دارم که شدی خدای من دلم شکانیده ولی هنوز هایده ناو قلب مه سوزانی ریشه مو دلم و یادت نیه عشق مه دلم اراد گیره کیدن تو که رحمی وه مه نیری

دانلود اهنگ حسرت امین فالجی - رسانه موزیکدل

تو که دلد ولام نیه فقط خاطره لام دری وجودم سوزانی گلم چه زخمی نایده ناو دلم حسرت ای قصیل مه باید بمینیده دلم تو که دلد ولام نیه ارا سوزانی ای دله دویری تو قبول نیکم ارای مه فره مشکله نیستی تا که ببینی چه زمین گیر شدم عشق تو درد قشنگیست ولی پیر شدم آنقدر زخم به جانم زده دنیا که نپرس گاه گاهی بخدا تشنه شمشیر شدم بی تو اندازه این شهر دلم غمگین است تو که رفتی به خیابان تو زنجیر شدم بغض نشکسته زیاد است ولی شانه نبود سر به زانوی خودم دادم و تحقیر شدم عالمی خاطر چشمان تو را می خواهد من و یک عالمه خاطره خواهد چه کند زل به هر کس بزنی کار دلش ساخته است روی خط مژه های تو تبر ریخته است رفته ای هر چند از این شهر و دیگر نیستی من ولی شب پرسه ی خیس خیابانم هنوز دست در دست خیالت بی خیال عابران پرسه پرسه در هوایت شعر میخوانم هنوز نیمه شب مست شوی گریه کنی خواهی دید دست و سیگار و دلت چشم ترت میسوزد میکشم نقش تو را با قلم خاطره ها چون که تصویرگر صورت ماهت هستم بغض و فریاد شدم باز مرا نشنیدی مثل یک گمشده ای در ته چاهت هستم عازم دورترین نقطه ی دنیا که شوی با همه فاصله ها پشت وپناهت هستم نیستی وقتی کنارم روزگارم خوب نیست دکترم گفته تپش های دلم مطلوب نیست رخنه کرده در تمام تار و پودم عشق تو هیچکس در قلب من مانند تو محبوب نیست میزنم بوسه ب عکس تو و گُر می گیرم لب داغ تو به شهریوریش می نازد بغض اگر وا نشود تا جگرت میسوزد بره آهو به همین دلبریش می نازد